دانلود آهنگ طایفه بزرگان خسرو شکیبایی
▽طایفه بزرگان▽ψخسرو شکیباییψ
▲Khosro Shakibaei▲▰Taefeye Bozorgan▰

با طایفه بزرگان به کشتی در نشسته بودم زورقی در پی ما غرقه شد
دو برادر بگردابی در افتادند یکی از بزرگان گفت ملاح را که بگیر
این هر دو را که بهر یکی پنجاه دینارت دهم ملاح در آب افتاد
و تا یکی را برهانید آن دیگر هلاک شد گفتم بقیت عمرش نمانده بود
ازین سبب در گرفتن او تأخیر کرد و در آن دگر تعجیل
ملاح بخندیدو گفت آن چه تو گفتی یقین است
و دگر میل خاطر برهانیدن این بیشتر بود
که وقتی در بیابانی مانده بودم مرا بر شتری نشانده
و ز دست آن دگر تازیانه ای خوردهام در طفلی
گفتم صدق الله من عَمِل صالحاً فَلَنِفسهِ و مَن اَساءَ فَعَلیها
تا توانی درون کس مخراش کاندر این راه خارها باشد
کار درویش مستمند بر آرکه ترا نیز کارها باشد




دیدگاه خود را بگذارید